چقدر خوب بود من قدر ندانستم... دستان گرمت در دستانم قدر ندانستم... برق چشمانت در چشمانم قدر ندانستم... عطر و بوی خاطره انگیزد قدر ندانستم... گفتی* سربسته به من گفتی، از لحظه ها لذت ببر... خوب بنگر صورتم را لحن حرف هایم را گوش کن نشستنم و راه رفتنم را ببین همه را در ذهنت ذخیره کن... زیرا عمر رابطه ها گاه، همانند عمر شکوفه هاست حال شکوفه بودن تو خشکیده* اینک بهار دل من دچار طوفان زمستانی نبودنت شد طوفانی همراه من تا پایان عمر ای کاش فرصت شود* به دیگری بگویم قدر بداند...